کوچیکتر که بودم هم وضع مالی بهتر بود و هم من خیلی ادعای باهوش بودن داشتم ، اسم دهن پر کن سمپادی هم روم بود بعدش من می‌گفتم پنیر رو فقط با گردو می‌خورم از هوش نداشته کم نشه :)) کارهای دیگه هم بودها مثلاً ترشی نمی‌خوردم مسواک برای تقویت حافظه و ... اصلاً اون مغز باید خوب نگه‌داری میشد :))

بعدش دیگه گذشت اومدیم دیدیم پُخی نیستیم و فلان و امان الان پنیر رو با گوجه می‌خوردم که همون گوجه هم این فصل سال گرون شده دیگه هیچ :دی

البته خانواده همچنان معتقده من خودم رو تو هیچ مضیقه نذارم‌ها و میگن اصلاً فکر هیچی نباش امّا من مثلاً بزرگ شدم باید کمتر بهونه بگیرم دیگه :-"

به هر حال شب یلدا یکی از بچّه‌ها کشمش و گردو و ... به صورت مخلوط داشت من سهم خودم به یه بهونه گذاشتم کنار که بعد امروز صبحونه گردو با پنیری که نگه داشته بودم خوردم اینقدر کیف داد :دی