+ هیئت خوش گذشت؟

- باید با نامزدت بری بیرون

+ اینجاها که نمیشه با نامزد رفت اینجاهاست دیگه زنونه مردونه جداست  

*  ولی مکّه یا مشهد 2 نفره رفتن خیلی حال می‌ده

+ می‌دونی که وقتی با همسرت می‌ری مکّه باید حواست به نگاهی که به زنت می‌کنی باشه؟

-  فقط روز احرام اینطوریه ؛ داداش من با خانومش رفت مکّه بعد از نامزدیش ، مشهدم رفتن

* دیگه خرج عروسی نکرده پس

- چرا خرج عروسی کرده منم اگه خانوم دکتر داشتم این کار رو می‌کردم

و درست همینجا بود که سر سفره شام ما یک بحث انجام داده شد که تاریخی هست انصافاً (من در طی صحبت سکوت کرده و شام خود رو خوردم و بیشتر از 3 نفر دیگه شام خوردم تهشم اومدم اینجا شروع کردم به نوشتن اعصاب خورد خودم رو آروم کنم.)

- تو فامیل ما رسم هست که زن حقوقش رو می‌ریزه مستقیم به حساب شوهر و شوهر یه کارت بهش می‌ده هرچقدر زن خواست خرج کنه و نمی‌پرسه کجا خرج کردی

(جا داره بگم واقعاض چه لطف بزرگی خب معلومه نمی‌پرسه ولی می‌دونه چه موقع و چقدر خرج شده)

/ درسته ما هم همینطوری هستیم

* یا حسین شما دیگه کی هستین؟ طرف ما اصلاً اینطوری نیست.

/ مرد باید حرف آخر رو بزنه باید تسلّط داشته باشه رو زن

- درسته ، زن اگه پول دسته خودش باشه همش رو خرج می‌کنه

* چی می‌گی زن مدیریتش قویه

- نه زن دایی من استاد دانشگاه هست هرچی اصرار کرد که مزدا3 بخره داییم نذاشت الان پارس سواره معنی نمی‌ده هرچی دلش بخواد بگیره.

اصلاً زن و بچّه نباید بدونند تو چقدر پول داری ؛ من زنم خانوم دکتر هم باشه باید پولش بریزه به حساب من بعد هرچی خواست با اجازه من خرج می‌کنه.

* آقا مثلاً زن من مادرش مریضه می‌خواد پول خرجش کنه مثلاً یه تومن بهش بده

- اشکال نداره

* یا اصلاً بخواد هر ماه حقوقش رو بهش بده

- نه دیگه پس داداش‌هاش چی کاره‌اند؟ حق نداره همه حقوقش بده بره الان صاحبش منم.

(در این لحظه دوست داشتم رو بحثشون بالا بیارم)

* وای وای شما دیگه کی هستین

/ کاملاً حرفاش منطقیه پس فردا بچّه‌ات ازت پول بخواد بهش ندی میره از زنت می‌گیره کنترل خونه از دستت می‌ره

* چی میگییییی

/ تو هنوز معنی مدیریت رو نمی‌فهمی

* من پسرخالم می‌خواست ماشین بخره پول نداشت زنش همه طلاهاش فروخت ماشین بخره ما وقتی دیگه ازدواج کردیم همه چیزمون برای همه زنم کار کرد پولش مال خودشه هر جور خواست خرج می‌کنه اگه خونه نیاز داشت کمک می‌کنه.

- اشتباه می‌کنید شما معنی زندگی رو نمی‌فهمید عموی من وقتی می‌خواد برای زنش کادو بخره طلا می‌خره که پس انداز باشه ولی هیچ وقت لباس نمی‌خره زنشم این رو می‌دونه که طلا برای ذخیره هست ولی میگه حالا تو یه مهمونی طلاها استفاده می‌کنم. الان 4-5 کیلوو طلا تو خونشونه.

* آدم پس کی می‌خواد کیف زندگی ببره؟

- آدم باید به فکر بچّه‌هاش و موقع پیریش باشه.

تو این لحظه من دیگه تقریباً سیر شده بودم واسه همین پرسیدم

+ شما اصلاً به 50-50 حقوق اعتقاد دارید؟

/ نه

- نه

منم جوابم گرفتم ادامه دادم به شام خوردن البته اضافه کنم حاضرین در اون مکان از من چند سال بزرگتر بودند اصلاً دوست نداشتم بحث تندی کنم.

- زن اگه پول دستش باشه واسه خودش خرج می‌کنه مثلاً میگه من می‌خوام واسه خونه لوستر بخرم تو می‌گی نه ولی اون چون پول داره می‌ره می‌خره

* چی می‌گی خب با هم مشورت می‌کنند.

+ خب خانوما به ظاهر خونه بیشتر از آقایون اهمیّت می‌دند. بره بخره مشکلش چیه؟

- یعنی چی بره بخره وقتی لازم نیست نباید بره بخره ، اگه نخواد پولش کمک خرج باشه به چه درد می‌خوره سر کار رفتنش.

شما ما رو گرفتی به حرف همه غذاها رو خوردیا

(جواب ندادم و ادامه دادم به لقمه گرفتنم :-" )

* اینطوریا هم نیست مشکلی باشه زنه کمک میکنه 

- پسرخاله من اوّل ازدواجش یه وام گرفت ماهی یک و هفتصد قسط بعدش می‌رفت پیش خانومش می‌گفت ندارم کمک کن اینطوری حقوق خانومش مدیریت کرد. و یه سرمایه گذاری کرد من نمی‌گم خرج نکنه ولی پولش رو می‌گیرم سرمایه گذاری می‌کنم 10 برابرش می‌کنم. البته مرد هم اگه چرت گفت زن باید جلوش بگیره ما اینطوریش هم داریم

من لیوان یک بار مصرفی که تو دستم بود رو خورد کردم و گفتم چند دقیقه دیگه برمیگردم ظرف‌ها رو بشورم و هی با خودم به تفکّراتشون بد و بیراه می‌گفتم من دقیقاً نمی‌دونم زن‌ها چطور تن به این همه خواری می‌دند که اینطور تحت سلطه باشند برده‌داری مگه شاخ و دم داره؟ طرف می‌ره کار می‌کنه پول در میاره بعدش همش رو 2 دستی تقدیم یکی دیگه کنه و برای خرجش باید اجازه بگیره.  بماند  در بعضی مواقع حقوق زن بالاتر هم هست به هر حال از دیدگاهشون مرد باید تسلّط کامل رو خونه داشته باشه و زورشم از جانب مالی ایجاد می‌کنه یعنی زن آزادیش در حیطه‌ای که مرد تعیین می‌کنه باید باشه.

صحبتی مشابه رو  1 سال پیش توی چمران داشتم که اونجا تفکّرها به این صورت بود که زن اصلاً نباید کار کنه و اینکه غیرتشون اجازه نمی‌داد که زن کار کنه.

فکر نکنید این چیزایی که می‌گم مال قشری هست که از تحصیلات بی‌بهره هست‌ها خیر دقیقاً متعلق به قشر تحصیل کرده و مهندس جامعه ما می‌باشد و اضافه کنم که با تمامی اقوام جامعه هم صحبت داشتم و دقیقاً نمی‌دونم این ریشه سلطه طلبی از کجا میاد پسرهایی با رنج سنی20-25 از تمام نقاط کشور با سطح عقاید مذهبی متفاوت.

می‌دونستم اگه من وارد بحث شم درست مثل دانشگاه کارشناسیم بحث بالا می‌گیره و در این مورد که افراد بزرگتر و خیلی هیکلی بودن من رو به عنوان یه انگل جامعه از پنجره پرت می‌کردند بیرون ولی در همینجا من می‌نویسم و برای اینکه هیچ‌وقت یادم نره

اینجانب Cloud Strife اعلام می‌دارم هنگام ازدواج ، چه همسر آیندم مطرح کنه چه نکنه من حق طلاق ، حق خروج از کشور و هر حقّی که همسرم بنا به قوانین بهش داده نشده و فکر کنه برای رسیدن به تحقق 50-50 بودن حقوق طرفین لازمه بهش داده بشه. من بعدش از شنیدن حرفاش و اینکه بدونم حقّی بالاتر از 50-50 تقاضا نداره بدون هیچ شرطی بهش می‌دم هیچ لطف و منّتی هم بهش وارد نیست و همش حقوقی هست که بدون نیاز به تصمیم من باید از ابتدا بهش داده می‌شد.

زن برده نیست که بخواد برای اینکه برای ما پول جمع کنه بره کار کنه او حق داره که بنا به علایقش خودش مشغول به کار بشه همونطور که یه مرد به کاری که علاقه داره مشغول می‌شه چرا کار زن رو به صورت یه علاقه فردی نگاه نمی‌کنند و حقوقش رو نتیجه زحمتی که حق تمام و کمال روی اون داره؟

اصلاً این حرف‌ها نباید زده بشه همش بدیهی هست ولی نمی‌دونم چرا بعضی‌ها معلوم نیست چطوری به همچین تفکّرات مزحکی رسیدن

همچنین در همینجا می‌نویسم که یادم بمونه حامی خواهرنم برای شروط ازدواجشون خواهم بود.